شناسایی نقش میانجی گری گروه همسالان در رفتارهای اعتیادی و فشار روانی در میان نوجوانان و افرادی که در اوایل بزرگسالی قرار دارند

مترجم و نگارنده: مجتبی صادق زاده

 

در پژوهشی که در سال 2018 توسط: اینا ساولاینن، مارکوس کاکینن، آنو سیرولا و آتته اوکسانن بر روی نمونه ای 1200  نفری از نوجوانان و جوانان فنلاندی در بازه سنی 15 الی 25 سال، که نیمی از آنها زن و نیم دیگر مرد بودند انجام گردید، مشخص شد:

تمام اشکال رفتارهای اعتیادی رابطه مستقیم معناداری با افزایش فشار روانی داشتند. مصرف بیش از حد مواد مخدر، قمار و استفاده از اینترنت با شناسایی ضعیف‌تر با گروه همسالان مرتبط بود که پیش‌بینی‌کننده افزایش فشار روانی بود. بر خلاف یافته‌های فوق، نوشیدن بیش از حد با شناسایی قوی‌تر با گروه همسالان مرتبط بود که فشار روانی را کاهش می‌دهد.

یافته های این پژوهش از تحقیقات گذشته حمایت می‌کنند و توضیحیاست بر نقش میانجی گری گروه همسالان به طوری که تأثیر روابط اجتماعی ضعیف باعث ایجاد پیامدهای منفی در رفتارهای اعتیادی مختلف ارائه می شود، و بدین ترتیب اهمیت گسترش ادراک ما از نتایج گروه‌های اجتماعی در میان جوانان را پررنگ تر می‌نماید.

بهزیستی روانشناختی و سلامت کلی روان در مورد نوجوانان، و افرادی که در اوایل بزرگسالی قرار دارند یک مسئله مورد نگرانی در اقصی نقاط جهان است. (آرنت 2005). این دوره‌های زمانی، نقش حیاتی در رشد انسان دارند، زیرا بسیاری از الگوهای رفتاری پر آسیب و اغلب مادام‌العمر در طول این دوره‌های زمانی منشأ می‌گیرند. (ماوسون، بهترین، بکویث، دینگل و لوبمن، 2015).

تحقیقات مختلف به طور مداوم نشان داده اند که نوجوانان، و افرادی که در اوایل بزرگسالی قرار دارند رفتارهای مضر و تهدید کننده سلامتی دارند که به طور اجتناب ناپذیری بر سلامت روانی آنها تأثیر می گذارد. این رفتارهای مضرعبارتند از: مصرف الکل و مواد مخدر، رابطه جنسی ناایمن، انتخاب نامناسب رژیم غذایی، و حتی اعمال بزهکارانه که با نفوذ همسالان و افزایش ریسک مشخص می شود. (بالوگ، مایس و پوتنزا، 2013؛ سلام و همکاران 2016).

رفتارهای اعتیاد آور جوانان دلیل خاصی برای پیامدهای منفی قابل توجه است، زیرا ممکن است به عادت های طولانی مدت تبدیل شوند و اثرات مضری بر سلامت جسمانی، روابط اجتماعی و وضعیت مالی افراد داشته باشند. (بلوغ و همکاران، 2013، یائو و ژونگ، 2014; دیر، چن و نیمنن، 2015). بهزیستی، که از طریق مجموعه‌ای از ویژگی‌های روان‌شناختی، از جمله روابط شخصی و فقدان پریشانی تعریف می‌شود (ریف و سینگر، 1996؛ ساگون و دی کارولی، 2014)، برای عملکرد مثبت انسان حیاتی است، اما بسیار تحت تاثیررفتارهای اعتیادآور است. این چالش زمانی بیشتر می شود که اعتیاد و رفتارهای اعتیاد آور به اشکال مختلف رخ دهد. اگرچه اعتیاد معمولاً با سوء مصرف مواد همراه است، اما طیف گسترده ای از اشیا و فعالیت ها وجود دارد که می توان به آنها معتاد شد (وست، 2006؛ جورجنسون، هسیائو، و ین، 2016؛ اورفورد، 2001a، اورفورد، 2001b).

در این مطالعه، ما سعی می‌کنیم توضیح تکمیلی در مورد چگونگی نوسانات رفتارهای اعتیادآور و بهزیستی روان‌شناختی در میان نوجوانان و افرادی که در اوایل بزرگسالی قرار دارند، زمانی که شناسایی اجتماعی با گروه همسالان اولیه به‌عنوان یک میانجی عمل می‌کند، ارائه دهیم. در اینجا، همانطور که توسط جی اورفورد در مقاله ای دو قسمتی تحت عنوان: "اعتیاد به عنوان اشتهای بیش از حد از دیدگاه روانشناختی" در سال 2001 پیشنهاد شده است که اعتیادها از نظر رفتارهای افراطی مورد بحث قرارگیرند. در ادامه، به طور خلاصه توضیح می دهیم که چرا این چهار نوع اعتیاد انتخاب شده اند و چرا بررسی نقش واسطه ای هویت اجتماعی در اعتیاد مهم است.

۱.1. مصرف افراطی الکل

نوشیدن افراطی الکل، به ویژه در بین جوانان، یک مشکل جهانی دیرینه است (جانستون، اوماپلی، باچمن، شولنبرگ و میچ، ۲۰۱۶؛ سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۱۴). به عنوان مثال، در ایالات متحده، الکل رایج‌ترین ماده مصرفی و سوء مصرفی در بین جوانان است و نرخ شیوع نوشیدن الکل به صورت پرنوشی در هر ماه به ۱۸ درصد می‌رسد. برای مردان، این معمولاً به معنی مصرف پنج یا بیشتر نوشیدنی و برای زنان، چهار یا بیشتر نوشیدنی در عرض تقریباً دو ساعت است (مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها [CDC]، ۲۰۱۶؛ CDC، ۲۰۱۷). علاوه بر این، مصرف الکل به صورت سریالی شدید در بین جوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله در حال وقوع است (جرنیگان، نوئل، لندون، تورنتون، و لوبرستین، ۲۰۱۷). به طور مشابه، در فنلاند، ۳۷ درصد از نوجوانان گزارش دادند که حداقل یکبار در طول زندگی خود تجربیات مرتبط با الکل (یعنی مست شدن) داشته‌اند و ۷ درصد گزارش دادند که به صورت هفتگی با هدف مست شدن می‌نوشند (رایتاسالو، هوتانن و میکالا، ۲۰۱۶).  نوشیدن افراطی الکل در هر گروه سنی یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی است، اما در بین جوانان در مراحل مهم رشد این نگرانی حادتر است. همان‌طور که تحقیقات گذشته نشان داده است، این امر می‌تواند بر رشد مغز تأثیر گذاشته و باعث ایجاد حوادث، بیماری‌های عفونی یا حتی مرگ شود (میشل، گریچینسکی، اوگرادی و شوارتز، ۲۰۱۳؛ روزنکوئیست، موراتیتو، فاولر و کریستاکیس، ۲۰۱۰).

۱.۲. مصرف افراطی مواد مخدر 

 به غیر از الکل مواد مخدرگروه دیگری از مواد را تشکیل می‌دهند که پتانسیل زیادی برای تأثیر جدی بر سلامت و رفاه فرد و جامعه دارند (مکلئود و همکاران، ۲۰۰۴؛ میچل و همکاران، ۲۰۱۳؛ نات، کینگ و فیلیپس، ۲۰۱۰). تحقیقات گذشته به‌طور مداوم نشان داده‌اند که مصرف و سوءمصرف مواد مخدر معمولاً در دوران جوانی شکل می‌گیرد و می‌تواند منجر به خطر بالاتر ابتلا به اختلالات مصرف مواد در مراحل بعدی زندگی شود (آرنیت، ۲۰۰۵؛ ماس، چن و یی، ۲۰۱۴؛ میچل و همکاران، ۲۰۱۳). به‌عنوان مثال، در فنلاند، تأمین و مصرف کلی مواد مخدر در دو دهه گذشته افزایش یافته و آمار نشان می‌دهد که مواد مخدر بیشتر به جوانان در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال پیشنهاد می‌شود: ۱۳٪ گزارش دادند که در سال گذشته، مواد مخدر به آن‌ها پیشنهاد شده است (کارجالاینن، ساوونن ۲۰۱۶). در عین حال، نگرش‌های جمعی مردم به مواد مخدر به‌تدریج تسهیل شده و به‌ویژه نسبت به آزمایش با کانابیس آزادی بیشتری نشان می‌دهند (رایتاسالو و همکاران، ۲۰۱۶؛  کارجالاینن، رایتاسالو و سوروالا، ۲۰۱۵). یک دلیل جزئی برای این تغییر نگرش به‌نظر می‌رسد که به افزایش روابط اجتماعی عمومی که مردم با افرادی که به‌طور منظم مواد مخدر می‌فروشند یا استفاده می‌کنند، مرتبط است. پیشنهاد شده است که وابستگی‌های شخصی به مصرف‌کنندگان مواد مخدر ممکن است ترس و نگرانی‌های معمول مرتبط با مواد مخدر و مصرف آن‌ها را کاهش دهد (کارجالاینن، اوجاژیرو و سالاسو، ۲۰۱۵؛ کارجالاینن و همکاران، ۲۰۱۶). 

استفاده مکرر از مواد مخدر غیرقانونی - یا حتی برخی از داروهای مجاز - می‌تواند برای مصرف کنندگان خود مشکل‌ساز شده و عواقب منفی زیادی داشته باشد: علاوه بر آسیب به سلامت، احتمال وقوع حوادث و درگیری در فعالیت‌های جنایی را افزایش می‌دهد (دلسی، آنگتون، بهنکن و کوسوف، 2015؛ اورفورد، 2001(  می‌تواند به روابط اجتماعی و وضعیت مالی مردم آسیب بزند (آرریا و همکاران، 2013؛ دگنهرت، کوفی، موران، کارلین و پاتون، 2007). مصرف بیش از حد مواد مخدر می‌تواند منجر به مشکلات بیشتری شود، مانند تصمیم‌گیری ضعیف و اعتیادهای اضافی، به دلیل تغییرات ممکن در عملکرد مدارهای انگیزشی مغز (بالوق و همکاران، 2013). به علاوه، مسائل مربوط به مصرف مواد که در نوجوانی آغاز می‌شود، ممکن است بیشتر به بزرگسالی ادامه پیدا کند (مرکانج و مک کلیر، 2012).

1.3. قمار بیش از حد 

مانند سایر رفتارهای اعتیادی، قمار بیش از حد می‌تواند تأثیرات مضر گسترده‌ای هم بر سطح فردی و هم بر سطح اجتماعی داشته باشد (سالونن و ریسامو، 2015؛ سن-پی‌یر و دَروِنسکی، 2016). علیرغم این که فعالیت‌های مختلف قمار در بسیاری از کشورها برای افراد زیر 18 سال غیرقانونی است، قمار یک فعالیت محبوب در میان نوجوانان و جوانان در سراسر جهان به شمار می‌رود (بلین-پایک، وورتی و یونکمن، 2010؛ کاناله و همکاران، 2016؛ کالاتو، الکساندر و گریفیتس، 2017). به همین دلیل، قمار مشکل‌دار در جوانان یک نگرانی بین‌المللی رو به رشد است (التون-مارشال، لیزاردال و ترنر، 2016؛ کریستیانسنت، رایت و تراجبِرگ، 2017؛ وولبرگ، گپتا، گریفیتس، اولاسون و دلفابرو، 2010). قمار بیش از حد همچنین به دلیل پیشرفت‌های فناوری به یک مسئله در حال تحول تبدیل شده است؛ زیرا اشکال جدیدی از فعالیت‌های قمار هم‌اکنون در فضای آنلاین در حال انجام است که دسترسی به آن‌ها برای جوانان آسان‌تر و سریع‌تر شده است (التون-مارشال و همکاران، 2016).

بر اساس گزارش موسسه ملی بهداشت و رفاه فنلاند (THL)، فعالیت‌های قمار معمولاً از سن 16 سالگی آغاز می‌شود. رفتارهای قمار پرخطر در سال‌های اخیر افزایش یافته و این مشکل بیشتر در بین افراد 18 تا 24 ساله مشاهده می‌شود (سالونن و ریسامو، 2015). در صورت افراط، قمار می‌تواند موجب پریشانی عاطفی، ایجاد مسائل مالی جدی، تسهیل سایر رفتارهای پرخطر مانند استفاده از مواد مخدر غیرقانونی و تحت فشار قرار دادن روابط اجتماعی گردد (کالادو و همکاران، 2017؛ ریسامو، هالمه، مرطو و لینتونن، 2013؛ اسپلویینز، میرسکنداری، کلیتون و بلاسزچینسکی، 2010).

1.4. استفاده بیش از حد از اینترنت 

در مدت زمان نسبتاً کوتاهی، اینترنت به بخشی جدانشدنی از زندگی مردم تبدیل شده است. برآوردها نشان می‌دهند که حدود 40% از جمعیت جهان به اینترنت دسترسی دارند (کوس، گریفیث، کاریلا و بیلیو، 2014). با این حال، به دلیل اینکه دستگاه‌های قابل حمل مدرن (مانند گوشی‌های هوشمند، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها) شامل اینترنت هستند، این نسبت ممکن است حتی بیشتر باشد. یاو و ژونگ (2014) برآورد می‌کنند که یک کاربر متوسط اینترنت به اندازه یا بیشتر از زمان آفلاین، آنلاین وقت می‌گذرانند. در حالی که اینترنت مزایای زیادی دارد، استفاده از آن مشکلات و چالش‌های جدیدی را به همراه آورده است، به‌ویژه در زمینه توسعه روانی-اجتماعی نوجوانان (درکی و همکاران، 2016؛ کوس، ون رویی، شورترد، گریفیث و ون د مهن، 2013). مانند مصرف مواد و رفتارهای قمار، استفاده از اینترنت می‌تواند بیش از حد باشد و شروع به تداخل در عملکرد عادی کند (یاو، پوتنزا و وایت، 2012).

تحقیقات گذشته به بررسی استفاده بیش از حد از اینترنت تحت عناوین مختلفی پرداخته‌اند، از جمله اعتیاد به اینترنت، استفاده اجباری، بیش از حد و استفاده پاتولوژیک از اینترنت. با این حال، صرف نظر از اصطلاح مورد استفاده، اندازه‌گیری استفاده سنگین از اینترنت و ویژگی‌های اعتیادآور آن به طور نسبتاً دشواری انجام شده است. چندین مطالعه (به عنوان مثال، دورکی و همکاران، ۲۰۱۶؛ دی‌هیر و همکاران، ۲۰۱۵؛ کاس و همکاران، ۲۰۱۴؛ چنگ و لی، ۲۰۱۴؛ سینکونن، پوهاکا و مریلاینن، ۲۰۱۴) سعی در نقشه‌برداری از چگونگی شیوع استفاده پاتولوژیک از اینترنت (PIU) یا اعتیاد به اینترنت (IA)و اینکه چه نوع افرادی بیشتر احتمال دارد که به صورت اجباری از اینترنت استفاده کنند، بوده‌اند. این مطالعات به طور مداوم نشان داده‌اند که نوجوانان بیشتر از سایر گروه‌ها به استفاده اجباری از اینترنت می‌پردازند و حتی به آن معتاد می‌شوند و همچنین بیشتر در معرض اثرات منفی آن قرار دارند. چنگ و لی (۲۰۱۴) تخمین می‌زنند که نرخ شیوع جهانی استفاده پاتولوژیک از اینترنت تقریباً ۶٪ است. یک مطالعه در فنلاند نشان داد که ۲۲.۹٪ از شرکت‌کنندگان نوجوان به طور بیش از حد از اینترنت استفاده کرده و ۱.۳٪ به عنوان افراد دارای استفاده پاتولوژیک شناخته شده‌اند (سینکونن و همکاران، ۲۰۱۴). اعتیاد به اینترنت، همان‌طور که در تحقیقات گذشته مورد بحث قرار گرفته، بسیار مشکل‌ساز است و می‌تواند منجر به عادات غذایی و خواب ضعیف، کاهش عملکرد تحصیلی و کاهش تعاملات سنتی رو در رو با دوستان و خانواده شود (دورکی و همکاران، ۲۰۱۶؛ بالوغ و همکاران، ۲۰۱۳؛ کاس و همکاران، ۲۰۱۴؛ یاو و ژونگ، ۲۰۱۴).

1.5. نقش روابط اجتماعی

روابط اجتماعی یکی از عوامل تعیین‌کننده عمده رفاه برای عموم مردم است (باومستر و لری، 1995؛ توئیتس، 2011) و به‌ویژه برای جوانان (بست، مانکتلو و تیلور، 2014؛ لاوی و سند، 2012). یکی از پیوندهای ممکن بین روابط اجتماعی و رفاه بعدی، شناسایی اجتماعی است که معمولاً به‌عنوان یک حس موضوعی از تعلق به یک گروه خاص عملیاتی می‌شود (کرویس، استفن، هاسلام، هاسلام، ژتن و دینگل، 2017؛ ژتن، هاسلام، هاسلام، دینگل و جونز، 2014؛ باکینگام، فرینگز و آلبری، 2013). شناسایی اجتماعی به فرآیندی اشاره دارد که در آن هویت افراد تا حدی توسط ارتباط با گروه‌های اجتماعی خاص تعیین می‌شود (تاجفل و ترنر، 1979). این «گروه‌های درون» و حمایت اجتماعی ناشی از آن‌ها نشان داده شده است که نتایج قابل توجهی در زمینه رفاه روانی دارند (فرینگز و آلبری، 2015؛ گرین‌وی، کرویس، هاسلام و ژتن، 2016؛ ماوسون و همکاران، 2015).

سبد خرید